ویژگیهای
انحصاری دوران جوانی که به حق مهمترین دوران حیات انسان است از یک طرف، و همچنین
ویژگیهای منحصر به فرد قرآن کریم از طرف دیگر، موضوع «جوان و انس با قرآن» را
موضوعی اساسی و با اهمیت جلوه خواهد داد. لذا این هرگز به این معنا نیست که برای
سالخوردگان و غیرجوانان انس با قرآن موضوعیت ندارد و اگر کسی در جوانی با قرآن
مأنوس نگردید، در پیری این انس ضروری نیست یا حاصل نخواهد شد، بلکه با نگاهی که
قرآن به انسان دارد و محتوای تربیتی و سازندهای که برای انسان به ارمغان آورده،
بدیهی است که همان عنفوان جوانی بهترین زمان و استثناییترین فرصت برای انس با قرآن
کریم میباشد. نوشتاری که در پیش روی دارید این موضوع را در سه بخش مجزی مورد بررسی
قرار خواهد داد. در بخش اول ضرورت و اهمیت انس با قرآن در جوانی بررسی خواهد شد،
ودر بخش دوم به راههای انس با قرآن اشاره خواهد گردید. آخرین بخش به آفات و آسیبهای
موضوع خواهد پرداخت.
در ارائه این موضوع، به آیات نورانی قرآن کریم و احادیث و
فرمایشات اهلبیت علیهم السلام که مفسرین واقعی و قرآنهای ناطق میباشند استناد
خواهد شد ودر عین حال از سخنان و رهنمودهای ارزشمند دست پرورده مکتب قرآن و عترت و
احیاگر اندیشة دینی در عصر حاضر، رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (رضوان
الله علیه) بهرهبرداری خواهد شد و حسب مورد مراجع اعلام میگردد.
برای
دانلود کردن جزء های قرآن، روی آیکون کلیک راست نموده
و گزینه ...Save Target As را انتخاب
نمایید.
توجه به آماج توهین هاى جهان غرب به دین اسلام و جلوه دادن آئین اسلام به عنوان
دین خشونت طلب و دستاویز قرار دادن آیات جهاد در قرآن، براى اهداف ناشایسته خود؛
نگارنده را بر این واداشت که به بررسى دیدگاه اسلام راجع به اهمیت برقرارى ارتباط
با ملل دیگر و چگونگى همزیستى و نحوه ارتباط دیپلماسى با کشورهاى غیر اسلامى
بپردازد و اثبات نماید که اسلام دین خشونت طلبى نیست؛ بلکه اصل اول در اسلام
همزیستى مسالمت آمیز با ملل دیگر با شرایطى که در قرآن کریم آمده است مى باشد.
قرآن در یک دسته بندى ارتباط با کفار را به سه قسم تقسیم مى کند:
۱- ملت هاى
غیر مسلمان که حقوق مسلمانان را محترم مى شمارند و براى مسلمانان احترام قائل اند و
با آنها ارتباط
از ابوذر
غفاری نقل شده است:
کنت مع النبی فی المسجد عند غروب الشمس ،فقال :یا اباذر
،اتدری این تغرب الشمس؟ قلت :الله ورسوله اعلم ،قال: فانها تذهب حتی تسجد تحت العرش
،فذلک قوله تعالی : (و الشمس تجری لمستقر لها ذلک تقدیر العزیز العلیم )
رفت و
آمد روزانه خورشید ،عرف زمان و محاوره روزمره مردم آنزمان نبوده بلکه باور علمی
آنان و نشانگر سطح علمی آنان بوده و رفتن خورشید به زیر عرش آلهی برای سجده کردن
،همانا محل و نحوه استقرار خورشید و تفسیر ایه بوده.در اینجا مفسر شخص پیامبر است و
بر اساس مرکزیت زمین و سکون آن میباشد.
ادامه مطلب ...