فردوسی از جمله بزرگانی است که روح و عظمت اندیشه رفیع او را در اثر گرانسنگ وی به وضوح می بینیم و تأثیر قرآن و حدیث را بر اثرش . شعر شاعر در واقع آیینه تمام نمای اندیشه،منش و شخصیت
اوست. شاعر دانسته ها و آموخته های خویش را در سروده هایش متجلی می سازد.به
همین گونه عقاید مذهبی و اندیشه های دینی وی را در کلام موزون وی می
یابیم. فردوسی نیز از جمله بزرگانی است که روح و عظمت اندیشه ی
رفیع او را در اثر گرانسنگ وی به وضوح می بینیم و تأثیر قرآن و حدیث را
برا اثرش . با نگاه به جای جای شاهنامه تأثیر قرآن را بر اندیشه ی وی می بینیم . در ابیات آغازین حکیم فرزانه می گوید : به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را فردوسی با استناد به آیه 103 سوره انعام این شعر را سروده است. - چشمها او را در نیابند و او چشم ها را دریابد و اوست لطیف و خبیر در جای دیگر می گوید : زخاشاک تا هفت چرخ بلند همان آتش و آب و خاک نژند به هستی یزدان گوایی دهند روان تو را آشنایی دهند فردوسی در این ابیات هم سو با بسیاری آیات که همه ی
پدیده ها را نشان و گواهان هستی خدا می داند ، می شود .اشعار بالا با سوره
های آل عمران آیه 190 ، سوره شورا آیه 29 هم خوانی دارد : - همانا در آفرینش آسمان ها و زمین و گردش شب و روز برای خردمندان نشانه هاست .آل عمران/190 - یکی از گواهان و نشانه های او آفرینش آسمان ها و زمین است و جاندارانی که در آن ها پراکنده اند . شورا / 29 فردوسی در جایی دیگر به قدرت خداوند و دهش وی بر بندگان یاد می کند : یکی را دهد تاج و تخت بلند یکی را کند بنده و مستمند نه با اینش مهر و نه با آنش کین نداند کس این جز جهان آفرین این ایدئولوژی شاعر با سوره ی آل عمران آیه 26 نزدیکی دارد : بگو خدایا ، ای دارای جهان !ملک و فرمانروایی را به هر
که می خواهی و از هر که خواهی می گیری هر که خواهی گرامی می داری و هر که
را خواهی خوار می سازی ، به دست توست خیر ، و تو بر هر کار توانایی . فردوسی در جای دیگر پیرو همین مضمون می گوید : کسی را که خواهد برآرد بلند یکی را کند سوگوار و نژند و یا یکی را برآرد به چرخ بلند یکی را کند خوار و زار و نژند نه پیوند با آن نه با اینش کین که دانست راز جهان آفرین فردوسی برپایه اندیشه دینی خود می گوید : جهان را فزایش زجفت آفرید که از یک فزونی نیاید پدید این سخن وی الهام گرفته از سوره ی زاریات آیه 49 و سوره ی یاسین آیه 36 است : - از هر چیز جفت هایی آفریدیم باشد که پند گیرید. - پاک است او که همه چیز را جفت آفرید ، از آن چه از زمین می رویاند و از خودهاشان و از آن چه نمی دانند . استاد سخن ابوالقاسم فردوسی در جای دیگر می گرید : خداوند هست و خداوند نیست همه چیز جفت است و ایزد یکی است با نگاهی به این اثر ماندگار ایدئولوژی و عقاید شاعر جای جای به چشم می خورد . آن چه گفتیم نمونه یی بود از بسیار در این اثر. زهر چه آفریده است او بی نیاز تو در پادشاهیش گردن فراز زدستور و گنجور و از تاج و تخت زکمی و بیشی و از ناز و بخت همه بی نیاز است و ما بنده ایم به فرمان و رایش سرافکنده ایم ارادت فردوسی به حضرت علی ( ع ) در ابیات آغازین
شاهنامه ( مقدمه ) آشکار است . اما در ابیات بالا نشان دهنده مطالعه و تسلط
شاعر بر نهج البلاغه می باشد چرا که مولای متقیان این سخن را در خطبه ی
155 نهج البلاغه عنوان نموده اند : - جهان را آفرید بی آن که نمونه ی پیشینی داشته و بی آن که با مشاوری رای زند و بی آن که یاوری او را یاری رساند . از موارد مهمی که فردوسی به آن نظر داشته و در ابتدای
اثرش به آن اشاره کرده خردورزی است و این مهم در کلام پیامبر و امامان
بارها آمده است . خرد نیست با مردم ناسپاس نه آن را که او نیست یزدان شناس امام صادق ( ع ) در اصول کافی می فرماید : - هر که خرد دارد ،هر که دین دارد به بهشت می رود . و باز حکیم توس می فرماید : خرد بهتر از هر چه ایزد بداد ستایش خرد را به از راه داد که حضرت علی ( ع ) این سخن را بارها بیان فرموده اند : - خداوند به بندگان خویش چیزی برتر از خرد نبخشید. غررالحکم 6/80 - خرد بهترین بخشایش خداوند است . غررالحکم 2/377 و در ادامه انسان خردمند از نظر فردوسی چنین است : نخستین نشان خرد آن بود که از بد همه ساله ترسان بود و باز این سخن را از کلام مولا امیرالمومنین (ع ) در می یابیم : - عاقل و خردمند اوست که از ناروایی ها بپرهیزد و از بدیها بگریزد. غررالحکم 2/36 آن چه که پیرامون خرد در خلال اشعار شاهنامه می یابیم به نوعی از انبیا ، امامان و بزرگان دین تأثیر و تأثر پذیرفته است . فردوسی تنها به مقوله ی خرد بسنده نکرده و دردیگر امور سخنان انبیا را به شکلی زیبا به خواننده تقدیم می کند : چو دانا تو را دشمن جان بود به از دوست مردی که نادان بود حضرت علی ( ع ) می فرمایند : - دشمن دانا به از نادان دوست . بحار الانوار 78/351 - دشمنی دانا از دوستی نادان بهتر است . غرراحکم 4 / 351 در جای دیگر حکیم فرزانه می گوید که دشمن که دانا بود به ز دوست ابا دشمن و دوست دانش نکوست فردوسی جای دیگر کبر و غرور را مذمت می کند و می گوید : منش پست و کم دانش آن کس که گفت منم کم ز گیتی کسی نیست جفت حضرت علی ( ع ) می فرمایند : - همین نادانی تو را بس که به دانش خود بنازی . بحار الانوار 2 / 48 - ابله ترین مردم اوست که خود را عاقلترین آن ها پندارد . غررالحکم 2 / 416 موارد بسیاری در حوزه اندیشه و علوم دینی پیرامون آن از
بزرگان ، امامان و پیامبر اسلام که مسلمین را به آن امر یا از آن نهی
فرمودند در جای جای سخنان حکیم فرزانه توس می بینیم . آن چه در بالا گذشت
اندکی بود از بسیار . در نهایت می توان به اموری که حکیم فرزانه در اثر خویش و با استناد به آیات و احادیث آورده به موارد زیر اشاره کرد : - نیکو سخن گفت - شنیدن سخنان نیکو و به کار بستن آن ها - گذاردن حق دیگران - هر چه کنی همان بدروی - پرهیز از عیب جویی - اعتدال و حد وسط امور - پرهیز از حرص و آز - به کار بستن عقل و علم - بردباری و صبر - دریافتن و یاری به مظلومان و ستمدیدگان - عدل و داد - دل کندن از دنیا - باور داشتن مرگ منبع: سایت تبیانالف – تأثیر قرآن در شعر و کلام فردوسی
ب – تأثیر حدیث بر اندیشه ی فردوسی
کلام آخر :